تولد دومین فرشته
دومین فرشته ی خانواده هم قدوم مبارکش را بر زمین نهاد و خوشحالی ما را افزون کرد.
مشیت خداوندی بر این قرار گرفت که دومین فاطمه در بیمارستان نجمیه به دنیا بیاید، در آغوش پرمهر مادر و پدر مهربانش ببالد، به مدرسه برود. و در اولین روز مدرسه معلم نگاهی با تعجب به لیست اسامی بیندازد. بپرسد: فاطمه ی چی؟ و دختر ناز ما انگشتان کوچکش را بالا ببرد و بگوید: خانوم اجازه؟ متفقهی! اصلا انگار این جزء جدایی ناپذیر اول مهر بود. انگار اول مهر را با این ویژگی اش به یاد می آورم.
فاطمه ی عزیزم ببال و بالا برو. همانجا که روزی بالهایت را نزد پروردگارت به ودیعه نهادی تا بازگردی و بازپس گیریش و دوباره فرشته ای شوی بر فراز آسمانها.
باز هم سپاسگزارم پروردگار مهربانم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی